خانه » شرح جامع هنر شعری “نصاب” در طول تاریخ برای آموزش لغات زبان

شرح جامع هنر شعری “نصاب” در طول تاریخ برای آموزش لغات زبان

شرح جامع نصاب

محمدصادق نائبی

www.Naebi.ir

 

«نصاب» واژه ای است عربی از ریشه «ن ص ب». معانی قریب و غریب زیادی در مباحث ادبی و شرعی و اجتماعی از آن متولد شده است كه مستقیم یا غیرمستقیم باهم مرتبط هستند كه ذیلا بدانها اشاره می شود:

آن قدر از مال كه زكات بر وی واجب گردد(غیاث اللغات). اصل مال چون بدان حد رسد كه بر آن زكات واجب بود (السامی). عددی كه زكات در او واجب شود (دستور اللغت). نژاد و اصل هر چیزی (منتهی الارب). بازگشت (منتهی الارب). اول هر چیزی (دستوراللغت). جای غروب آفتاب (منتهی الارب). دسته ی كارد و چاقو و جز آن (ناظم الاطباء). مال و منال (غیاث اللغات). جاه و مقام و رتبه (ناظم الاطباء). بخت و طالع (ناظم الاطباء). نصیب و بهره(دهخدا).مقدار معین از هر چیز(معین). حد و اندازه هر چیز (دهخدا).

همچنین آنكه به كاری پردازد كه بدان مامور ومنصوب نشده باشد (المنجد). عیّار و حیله باز (ناظم الاطباء). در تداول عامه ی اعراب در مفهوم حیله گر و مال مردمخور. آن كه حیله میكند تا مال دیگری را بگیرد و به او برنگرداند یا از كسی قرض كند و ادا ننماید.(المنجد).

 

نصاب در ادبیات                        

نصاب در ادبیات ، آنست كه واژه و اصطلاحی ، به زبان و بیان دیگر شرح داده شود آنهم بصورت منظوم. برای نمونه می توان به نصابهای تجویدی اشاره كرد كه برای شرح روان و ساده از اصطلاحات و مفاهیم قرائتی و تجویدی می پردازد(نصاب بیانی). مثلا بیت زیر برای شرح قاعده ادغام در تجوید قرآنی (نون ساكن قبل از حروف یرملون قرار گیرد) است:

نون ساكن حذف كن ، تشدید گردان یرملون           

یرملون دان: یاء و راء و میم و لام و واو و نون

از بزرگترین كتب نصاب بیانی می توان به گلشن راز شیخ محمود شبستری اشاره كرد كه مفاهیم فلسفی را به ساده ترین بیان ممكن شرح می دهد. غالب ابیات این دیوان هزار بیتی را می توان نصاب نامید ولی مجموعه گلشن راز را نمی توان كاملا  نصاب نام نهاد. برای نمونه در تعریف مسافر:

مسافر آن بود كو بگذرد زود            ز خود صافی شود چون آتش از دود

اما نصاب زبانی در شعر و ادبیات آنست كه واژه ای را از یك زبان به زبان دیگر شرح دهند یا معادل آنرا بیآورند. این هنر شعری توسط شاعرانی با ذوق و دو زبانه خلق شده است و مانند نصاب بیانی نیست كه یكی دو بیت ناگریز در میان دهها بیت دیگر آورده شده باشد بلكه دقیقاً به منظور آموزش واژگان یك زبان به متكلمین زبانی دیگر و انتقال واژه ای از یك زبان به زبانی دیگر منظوم گشته اند. لذا سرایندگان آن بایستی تسلط كافی به هر دو زبان داشته باشند. هرچند شاعرانی بوده اند كه در سه زبان هنرنمائی كرده و متكلمین هر سه زبان را محفوظ كرده اند.

نصابها ، چنان حلاوت و طراوت و جذابیت دارند كه خوانندگان را در پای شعر میخكوب می كنند و غالباً خواننده به یكباره سر از انتهای نصاب درآورده و آنرا تمام می كند.دكتر صدیق در اینباره می گوید: «اینگونه نصابها جنبه لغوی داشته و شاعر ، قدرت شعری خود را اینگونه به منصه ظهور می رساند و انتظارِ داشتن شور و حال و عواطف از اینگونه نصابها صحیح نیست».

ترك زبانان را باید پیشگامان این هنر شعری بنامیم. آنها در هزاره گذشته ، برای آموزش زبان تركی به اعراب و فارسی زبانان ، دهها نصاب آفریده اند. دامنه هنری آنها گسترش یافته و حتی نصابهای عربی ـ فارسی خلق كرده اند. با گسترش این هنر شعری در بین اعراب و فارسها ، آنها نیز به سرودن نصاب در زبانهای خود پرداختند. در هر حال نصاب ، هنری است اسلامی در خانواده تركی ، فارسی و عربی. هرچند نصابهائی نیز به زبانهای هندی، انگلیسی، فرانسوی و غیره منظوم شده است اما همین نصابها نیز تقریباً بدست ایرانیان سروده شده است.

زبان تركی بلحاظ ملودیك و كوتاه صائت بودن و زبانهای عربی و فارسی بخاطر بلند صائت بودن ، شاعران ترك و خالقان نصابها را بر آن وا داشت تا قالب عروضی شعر را بر قالب هجائی ترجیح داده و نصابها را بر مبنای عروض بسرایند نه هجا. چراكه آندو زبان دیگر قابلیت انطباق بر شعر هجائی را ندارند.

كتب نصاب غالباً در محدوده 200 تا 500 بیت شعر سروده می شود كه در حدود 7 تا 10 بحر از بحور عروضی را شامل می گردد. نصابهائی كه دارای ابیاتی اضافه بر شرح لغات هستند ، حتی بالای 500 بیت را هم شامل می گردند. گاهی بعضی نصاب سرایان ، نیمی از مصرعهای خود را به شرح و بسط اختصاص می دهند كه غالباً یا بخاطر تنگی وزن و قافیه است و یا حلاوت و ملاحت شعری و یا خسته نكردن خواننده. مثلاً مصرع دوم از بیت زیر:

ستاره اولدوز و گون مهر و آی ماه         بگـــو بر خالقش: الحـــمدلله

یا اینكه در نصاب الصبیان مجتهدزاده گنجوی می خوانیم:

رسول ساوجی ، پیمبر چه؟ ایلچی تاری          كه رحمت است ز منان ایزد غفار

دكتر صدیق تعداد نصابهای تركی ـ عربی ـ فارسی را نزدیك به 60 نصاب می داند و در این رابطه می گوید: «از میان نزدیك به 60 نصاب سروده شده در دوره اسلامی ، حدودا 40 نصاب را تركها خلق كرده اند و 20 نصاب دیگر غالبا به تشویق و اهتمام ترك زبانان آفریده شده اند. مثلا نخستین نصاب فارسی به عربی توسط «فراهلی ابونصر محمد بدرالدین» سروده شده است كه خود از تركان «فراه» افغانستان بود». البته شاعران صاحبنامی شیفته هنرنمائی در این وادی بوده اند كه به خاطر تكزبانه بودنشان ، مشتاقان را حظّی حاصل نیآمده است.

 

نامهای دیگر نصاب

بعضی خالقان نصابها نامهای دیگری غیر از نصاب برای آثار خود گذاشته اند كه از آن جمله می توان نام برد:

  • تجرید: در مفهوم جدا كردن ، تنها و مجرد كردن. شاید بدان مفهوم كه بحث اینگونه اشعار ، مستقل و خاص و منفرد است. مانند تجرید اللغات و تجرید قلندری
  • تحفه: در مفهوم هدیه و پیشكش. بدان مفهوم كه دریائی از مفاهیم به خواننده ارزانی می گردد. مانند: تحفه علائی ، تحفه حسام ، تحفه وهبی
  • تجنیس: در لغت عرب همانند و همسان كردن و متحد كردن دو چیز راگویند. در اصطلاح اهل بلاغت آوردن دو كلمه متفق اللفظ و مختلف المعنی است ، مانند تجنیس الالفاظ

 

نحوه سرودن نصابها

قانون و اسلوب خاصی برای سرودن نصابها وجود ندارد و این اسلوب به سلیقه و هنر شاعر برمی گردد. مثلا تركها بنا به ماهیت زبانی خود ، غالبا بحور عروضی شاد و مترنم و ملودیك را برای بیان اشعار برمی گزینند. یا اینكه شاعران ، یكی دو بیت با احساس (و گاهی یك غزل كامل) ، در مطلع اشعار خود می آورند كه این كار دو حسن دارد: اولاً خواننده ، ریتم و وزن شعر را بدست می آورد. ثانیاً شاعر ، قدرت احساسی و شعری خود را به رخ می كشد كه بدین ترتیب می توان امید داشت كه نظر دكتر صدیق مبنی بر بی احساس بودن و غیر عاشقانه بودن این غزلیات تا حدودی ترمیم گردد.

انتخاب غزل بجای مثنوی ، برای سرودن نصاب حداقل این سه اشكال را دارد:

اولاً: غزل برای سرودن اشعار عاشقانه و عارفانه تعریف شده و برای اشعاری مانند نصاب مناسب نیست.

ثانیاً: غزل ، محدودیت بیتی دارد و غالبا 7 تا 12 بیت را دربر می گیرد. حال آنكه بعضی اشعار در نصابها تا 50 و 100 بیت هم می رسد.

ثالثاً: مقفّی بودن یا مردف بودن مصرع دوم ابیات غزل ، محدودیت عمده ای برای كاربرد لغات متنوع و جدید است.

سرودن نصابهای ترکی ـ فارسی و یا ترکی ـ عربی به مراتب سختتر از نصابهای فارسی ـ عربی است. زیرا زبان ترکی از نظر آوائی با این دو زبان هم خانواده نیست. زبان ترکی زبانی است کوتاه صائت و تند و سریع. در مقابل ، زبانهای فارسی و عربی ، بلند صائت و کند بوده و در قالب شعری نیز از بحور به اصطلاح آرام و کند تبعیت می کنند. لذا ادغام این دو زبان بهم آنهم در یک بحر عروضی کاریست سخت و طاقت فرسا. بر این مشکل ، باید مشکلاتی چون زیاد بودن آواها در ترکی ، مقدم بودن صفت بر موصوف در ترکی و… را هم باید افزود.

نصاب سرایان در تنگنای وزن و قافیه ، ناگریز از بكار بردن افعال كمكی مانند «است ، بود ، باشد» و حروف عطف و اضافه مانند «و ، با ، كه» و گاهی جملات كمكی و یدكی  و ادات استفهام و … بوده اند. از همین جا می توان فهمید كه مثلا یك نصاب ، تركی به فارسی است و یا فارسی به تركی. چراكه اگر بخواهد تركی را به فارسی زبانان یاد دهد باید از افعال و حروف فارسی استفاده كند و بالعكس.

 

نصابهای مهم

  • نصاب الصبیان

نام دیگرش نصاب البیان است. شاعر آن «ابونصر محمد بدرالدین فراهلی» (قرن 6 و 7) از تركان فراه بوده ، چنانكه گویند ، او كور مادرزاد بوده و كتاب را جهت آموزش زبان فارسی به اعراب سروده است. در عربی خصوصا علم حدیث مهارت زیادی داشته است. او كتاب جامع الصغیر شیبانی را نیز در سال 617 ق. منظوم كرده بود. نصاب الصبیان در 200 بیت و 8 وزن سروده شده است. نصاب الصبیان به كراراً تجدید چاپ شده است.

  • زهره الادب

نصابی است عربی ـ فارسی از «شكرالدین شمس الدین احمد». این اثر را در سال 640 ق. منظوم كرده است. در این نصاب ، علاوه بر لغت ، از سیارات و هفت اقلیم و هشت بهشت و هفت جهنم و … بحث می گردد. او ترك زبان و معاصر با فراهلی امّا بعكس او ، در غرب ایران ساكن بوده و آنرا به شهاب الدین احمدالقاضی هدیه كرده بود. نصاب او دارای این ویژگی خاص است كه برای هر حرفی ، مستقلاً 10 تا 15 بیت اختصاص داده شده و 48 بند و 418 بیت دارد. 28 بند نخست شامل 360 بیت ، مربوط به 28 حرف الفباء بوده و 20 بند بعدی تنها 58 بیت را شامل می شود كه در مباحث نجومی و آخرتی و … است.

  • نصاب الفتیان و نسیب البیان

این نصاب عربی ـ فارسی در نیمه دوم سده هفتم هجری بدست شاعر خوئی «حسام الدین حسن بن عبدالمؤمنین خوئی» آفریده شده است. او علاوه بر زبان مادری خود ، به زبانهای فارسی و عربی هم تسلط كامل داشته است. چنانچه كتاب انشائی او با نام «نزهه الكتاب» در ادبیات فارسی جایگاهی رفیع دارد. او صاحب «قوائد الرسائل و فوائد الفضائل» نیز است. نصاب او دارای 50 بند و 2 رباعی و مجموعا 550 بیت است. نصاب فارسی ـ تركی «تحفه حسام» نیز متعلق به اوست.

  • تحفه حسام

این نصاب فارسی ـ تركی نیز اثر «حسام الدین حسن خوئی» است.

  • تجنیس الالفاظ

صاحب این نصاب كسی نیست جز شاعر هندوستانی ترك زبان و تداومگر شیوه شعری گنجوی و امیرعلی شیر نوائی یعنی «امیر خسرو دهلوی».

  • سلك الجواهر

این نصاب یادگار شاعری بنام «انگوری» است.

  • نصیب الاخوان

این نصاب متعلق به عالم آذربایجانی بنام «مطهّر».

  • محمّدیه

شاعر این نصاب ، «بهاءالدین مغول قره لی» در سده 9 هجری است.

  • مرقات الادب

شاعر آناتولی «احمدی گرمیانی» در سده 9 هجری این نصاب را سرود.

  • تحفه علائی

صاحب این اثر «ابن بوّاب» است.

  • كاتبیه

این نصاب توسط «كاتبی انقره ای» منظوم شده است.

  • شادیه

«یحیی اوغلو محمد قونیه لی» در سال 889 ق. این نصاب فارسی ـ تركی را آفرید.

  • عقودالجواهر

این نصاب نیز به دست شاعر گرمیانی «احمد داعی» منظوم شده است.

  • مثلثات منظوم

شاعر ترك زبان بنام «بدرالدین» ناظم این نصاب عربی ـ فارسی است.

  • تجرید قلندری

«جانی بن ملكشاه خراسانی» این نصاب تركی ـ فارسی را به نظم درآورد. نسخه استنساخ شده موجود آن در كتابخانه شهید مطهری تهران مربوط به سال 1092 ق. است اما این نصاب در اصل در سال970 ق. منظوم شده است. دارای 21 بند است و در انتهای هر بند نام «میرعلی شیر نوائی» ذكر شده است.

  • فتحیه

این نصاب نیز از جانب «ابوالفتح حجازی آذربایجانی» و در سده 11 هجری به رشته نظم درآمده است.

  • ابواب العلوم

«درویش جامی» در سده 11 هجری این اثر را آفرید.

  • فتیه الفتیان

این نصاب توسط «صدرالدین ابن بدر» منظوم شده است.

  • تحفه وهبی

«سنبل زاده وهبی» شاعر عثمانی در سال 1266ش. در سفرش به ایران نصاب تركی ـ فارسی خود را به نظم چید. سبك وی 32 بند بر اساس حروف الفباء بود. در مطلع نصاب وی آمده:

ائیله دیم حرف هجادا ترتیب       اوخور ابجد كیمی هر طفل ادیب

در بند حرف «دال» این نصاب آمده است:

دلستان دلدار تعبیــــر اولونور دلبـــــــرلره     دل كؤنول دور ، قلب معناسیندا ، باغلاما مبند

دادلی گولمك دیر شكرخند و لطیفه بذله دیر      گولمــك استهزاء ایله هم خنده ریش و ریشخند

 

  • نخبه اللغه

«سنبل زاده وهبی» غیر از نصاب تركی ـ فارسی خود ، این نصاب تركی ـ عربی را سرود.

  • تجرید اللغات

«حاج ملا مصطفی اوغلو ملا علی بادكوبه ای» در سال 1286 ق. این نصاب تركی ـ فارسی را آفرید. اثر براساس چند بحر متعارف و معروف مانند رمل، رجز، متقارب و مجتث سروده شده است. در بحر رمل از این نصاب آمده:

آی قمر ، یاغیش مطر ، گون شارق و ییلدیز شید

بولوت ابر و قار برف و یئر زمین ، گؤی آسمان

  • كالنصاب تركی

این نصاب را «علی بادكوبی» در سال 1265 منظوم کرد. او اینچنین نصاب را می آغازد:

چنین گوید علی بادكوبی       كتاب من بخوان تا خصم كوبی

  • سبیكه المعانی

این نصاب متعلق به«ملا حسن طوطی اهری» (سدة اخیر) است. نام اصلی این نصاب «سبیكه المعانی للمصادر و المبانی» است. این اثر یكبار در سال 1345 در تبریز منتشر شده است.

  • بحرالغرائب

نصاب تركی ـ فارسی «بحرالغرائب» و یا «نصاب حلیمی» توسط «قاضی لطف الله بن یوسف حلیمی» به نظم چیده شده است و 220 بیت دارد. 

  • نظم الجواهر

این نصاب در سال 1241 ق. در استانبول سروده شده است و دارای 1300 بیت است. «سید حسن عینی نقشبندی» شاعر آن است. او این نصاب را در 61 سالگی منظوم كرده است. نقشبندی بنا به تسلطش به سه زبان تركی و عربی و فارسی ، در نصاب خود ، كلمات عربی و فارسی را به تركی تبدیل كرده است.

  • نصاب بهجت

شاعر نابینا ، «بهجت قاجار» در سال 1324 ق. این نصاب را سرود.

  • نصاب انگلیسی

«فرهاد میرزا» در سال 1269 ق. این نصاب خاص را به نظم چید. گویا این نصاب اولین نصاب انگلیسی می باشد.

  • تحفه كسگین

شاعر عثمانی با تخلص «كسگین» در نیمه های سده 13 هجری این نصاب را سرود. او در این نصاب معادل تركی كلمات عربی و فارسی را به نظم درآورده و آنرا در سال 1248 به اتمام رسانده است. نسخه ای از آن در كتابخانه ملی تبریز نگهداری می شود.

  • نصاب تركی

خالق این نصاب تركی ـ فارسی مجهول و ناشناس است. دارای 12 بند است. آغاز نصاب چنین است:   

          بو دور قطعه ی ابتدای نصاب    بخوان تا ز تركی شوی سر حساب

  • مشوّق الصبیان

«یحیی مضطر زنوزی» این نصاب تركی ـ فارسی را در 8 بحر و 130 بیت سروده است. البته نمی توان گفت كه این نصاب برای یاد دادن تركی به فارسی یا بعكس سروده شده است. چراكه گاهی كلمات فارسی را به فارسی توضیح می دهد و گاهی تركی را به تركی:

كلك است خامه یعنی قلم كان معدن است        

قـاصد برید باشد و نخجیـــردان شكار

این نصاب با مطلع زیر در سال 1308 ش. در تبریز و 1333 ش. در تهران چاپ شده است:

نصاب تركی دور ، ای مرد با هوش!           اوخــــــو ، ائیله روان ائتمه فراموش

مقفّی دیر ، مسجّـع دیر ، خوشایند           سؤله بولبول كیمی ، اگلشمه خاموش

  • نصابچه

عالم تبریزی با نام «بدیعی» ناظم این نصاب است كه در سال 1277ش. در تبریز چاپ شده است. نصاب او دارای این ویژگی است كه كلمات متضاد و متشابه را یكجا آورده است. مثلا برای كلمات متجانس می گوید:

از یكی لفظ ار سه معنی خواهی،ای صاحب كمال     

اولش را فتح و كسر و ضم بدین ترتیب خوان:


رَبّ دان پروردگار و رِبّ دان جمعی ز خلـــق                

رُبّ ، آب خالص از انگور و سیب و ناردان

  • مرقات الصبیان

«سیدمحمدباقر مجتهدزاده گنجوی» این نصاب را برای پیوند متكلمین سه زبان تركی ، عربی  و فارسی در بحر مجتث سرود و در سال 1317 به چاپ رسید. در این نصاب می خوانیم:

خدا بود الله ، تنگــــــــری ، تانــــــری          رحیم ، رحم ائله ین ، كارساز هر ناچار
رسول،ساوچی،پیمبر چه؟ ایلچی تاری       كه رحمت است ز منان ایزد غفار
رجل چه؟مرد، كیشی،مرئه زن بگو، آرواد     چو زوج شوی ار آمد به تركی ای دلدار

  • «اسماعیل یكانی» در سده معاصر این نصاب فارسی ـ تركی را به رشته نظم درآورد. علاوه بر این ، نصابی دیگر خلق كرد به زبان فرانسوی كه بنظر اولین نصاب فرانسوی است.نصاب یكانی

 

  • قاراقانلی نصابی

«قاراقانلی حاج قاسم اوغلو اكبرخان رزاقی»(1299 ت. و 1368ف.) ناظم این نصاب است و در سال1360 شمسی آنرا منظوم نموده است. از این شاعر و خطاط، دیوان مدیحه سرائی با نام «گلزار حسینی» نیز چاپ شده است. در بحر مجتث از نصابش می خوانیم:

یگانه دلبر نازك میان و سینه فــراخ           یكی نگاه بمن كن! منه طرف بیر باخ
بخوان اوخو بود و بو قوخو ، بباف توخو       ندارد او یوخو ، لیكن كلاه پوست پاپاخ

  • نصاب غریبی

از این نصاب در جائی سخن به میان نیآمده است اما دكتر صدیق در مقدمه دیوان غریبی (شاعر معاصر با دوره شاه طهماسب صفوی) كه به كوشش خود ایشان بعد از سالها بازخوانی و چاپ گردید ، به نصاب تركی ـ فارسی غریبی اشاره می كند. عجیب آنكه در مقدمه نصاب اعتماد بدان اشاره نكرده است.

  • گوهر منظوم

«محمدعلی مولوی هندی» ناظم این نظم است.

  • نصاب هندی

این نصاب را شاعر هندی سروده است.

  • نصاب شیدا

«شیدای یزدی» آنرا به نظم چیده است.

  • درر اللغات

شاعر آن ، «شیخ نظرعلی» از شاگردان شیخ مرتضی انصاری است.

  • نصاب بیرجندی

«ملاصبوحی علی اشرف بیرجندی» ناظم این نصاب100 بیتی است.

  • مصاب

«میرزا نظام» معاصر با ناصر الدین شاه نصاب طنزگونه عربی ـ فارسی بنام مصاب را آفرید:

خواهمت از بام افتی چار عضوت بشكند   

جید گردن،صدر سینه،ركبه زانو،رأس سر

  • نصاب میرزا عبدالحسین

او از فارغ التحصیلان دوره نخست دارالفنون بود. نصابش فرانسوی ـ فارسی است. او 3400 واژه فرانسوی را به فارسی آورده است. این نصاب در سال 1303 شمسی منظوم شده است. او نصابش را به تقلید از نصاب فراهلی ابونصر منظوم كرده است. چنانچه خود گوید:

ختم كردم نصاب از بو نصر        بر وی افزودم از لغات بسا

در ربیع هزار و سیصد و سه        یادگار این نصاب شد از ما

 

«نصاب صادق» شاید شصتمین نصابی باشد كه تاكنون سروده شده است. در بین نصابهای تركی به فارسی نیز احتمالا دهمین نصاب منظوم است. این نصاب نسبت به بقیه نصابها ، دارای مشخصات و وجوه تمایز ذیل است:

  1. شامل500 بیت در دو فصل موضوعی و حرفی است که مجموعاً 1000 واژه ترکی را شامل می گردد.
  2. فصل نخست شامل 10 باب در 10 بحر عروضی مختلف و فصل دوم شامل 11 باب و همگی در یکی وزن می باشد.
  3. لغات تركی آن ناب است نه دخیل. در انتهای كتاب نیز ناب بودن آنها به بحث گذاشته شده است. در نصابهای سابق ، به كلماتی اشاره می شد كه تركی نیستند اما در تركی استفاده می شود.مانند: صاباح ، كوناز ، موفته ، میمون ، ناغیل و … .
  4. درج لغتنامه الفبائی نصاب در انتهای كتاب همراه با بحث اتیمولوژی برای 1000 واژه ترکی نصاب و 2000 واژه همریشه.
  5. انتخاب قالب شعری مثنوی بجای غزل برای منظوم كردن نصاب.
  6. آوردن لغاتی جدید و به روز مانند بیلگی سایار ، بلگه یازار، چیرپی ‏، درگی ، درنك و ….
  7. وجه تمایز بارز این نصاب با دیگر نصابها ، موضوعی و حرفی بودن آن است. در نصاب حرفی ، لغاتی با مطلع حرفی مشترک در یک شعر آورده شده اند. در نصاب موضوعی ، لغات هر مصرع در یك خانواده قرار دارند. مانند خانواده میوه ها، حیوانات ، آخرت ، دنیا ، غذاها ، فعل ها و … . خواننده در این نصاب بخاطر پراكندگی لغات ، دچار سردرگمی نمی شود و لااقل در یك مصرع ، ذهنی هماهنگ دارد. پراكندگی لغات و تفرق ذهنی خواننده در خواندن نصاب ، یكی از عیوب شعر نصابی است. مانند لغات پراكنده بیت زیر:

بود ران ، گئجیشمك خوش ـ خوشه ، شیش سیخ ، قنشر پیش چشم         افســوس آخ ، پیســراق بتر ، دور از شما گــؤزدن ایراق

  1. شرح کامل بحث نصاب و معرفی نصابهای معروف سده های گذشته.

این شعر یکی از اشعار کتاب نصاب صادق است:

گویم ترا شعری جدید
در خاطر خود حفظ كن
چاق كؤك ـ پوتا ، لاغر آریق
اوس عقل و اوسلو اوستاد
آددیم قدم ، ایز رد پا
ایچ اندرون ، دیش در برون
قوم ماسه و غربال الك
گلمه نیا ، گئتمه نرو
بورایا گل ، اینجا بیا
هانسی؟ كدام؟ ، هاردا؟ كجا؟
ای گل! بیا پیشم سری
گیزلین نهان ، آیدین عیان
اوز صورت و اؤز خویشتن
قیل موی و قیل بگزاشتن
درگی مجله ، در بچین
هانسی؟ كدام؟ هامی همه
كیمسه؟چه كس؟نسنه چه چیز
مردم اولوس ، والا اولوق
سیر توخ ، گرسنه آج بود
آرتیق اضافه ، اندك آز
همكار امكداش ، كار امك
ایقاق خبرچین ، سؤز خبر
تورغای هدهد ، خرس آیی
كوته ـ بلند ، آلچاق ـ اوجا
قیز دختر و اوغلان پسر
تئل زلف و گیسو هم ساچاق
مجنون دلی ، دیوانه خول
بنشین اوتور ، بِرهان اؤتور
از دست تو رنجیده ام
رنجیده ای آیا ز من؟
ساوجی نبی ، تانری خدا
باشقا دگر ، باشدا به سر
یاخشیـ ایییـگئی خوب و نیك
یونگول سبك ، سنگین آغیر
خانه به خانه ائو ائوه
شوش تیز بود ، شیشه شوشه
انگشت بارماق ، دست ال
صحرا یازی ، دریا دنیز
شیر سوت، شیر آسلان ، شیر لوله
مردن اؤلوم ، زایش اولوم
داش سنگ و داشلیق سنگلاخ
گوئی سامان برجای کاه
گریان شدم هر روز و شام
آیدان آری چون ماه پاك
ماه شب چارده سارای
خندان گولوش ، كشتی گولش
بابك ـ اتابك خانِ خان
ایش كار باشد ایچ درون
گل بشكفد ، گوللر آچار
دیدار گؤروش ، بیدار اویاق
كشتی گولش ، كشتی گمی
اود آتش ، آتشدان اوجاق
ماند دورار ، جاری آخار
بی تو شوم بیچاره من
آدلیم بنام ، سانلی شهیر
هوشیار آییق ، بیدار اویاق
هیزم اودون و داس اوراق
اندرز اؤگود ، یانلیش خطا
ائركك نر و ماده دیشی
خوشگل گؤزل ، زینت بزك
یوك بار بود ، گونی تایا
قیر عشوه ، قیوراق عشوه گر
ماهی بالیق ، ناققا نهنگ
درّه ده ره ، تپّه ته په
آتش آتیش ، درهم قاریش
اورتا وسط ، اورتاق شریك
جای ریال گوئی: قیران
ای گل! نرو ، آ پیش ما
  كو كس به عمر خود ندید
مستفعلن مستفعلن
وصله یاماق ، پاره جیریق
سوی شهرت است و نام آد
بانو خانیم ، مرد است آغا
یوكسك زبر، اكسیك زبون
آل حیله و آلداق كلك
وئرمه نده ، قاچما ندو
هارا گلیم؟ آیم كجا؟
آرزو دیلك ، اومید رجا
آی گول! یانیما گل بری
جارو سوپورگه ، خار تیكان
اؤز جان و روح و بوت بدن
یوغ حلقه ، ییغ انباشتن
گئرچك حقیقی،راست چین
دعوا ساواش ، شمشیر قمه
من من،تو سن،او وی،ما بیز
پاشنه دابان ، تاول سولوق
شاه پاشا ، باشلیق تاج بود
بسته یوموق ، آچیق باز
یولداش رفیق، یاری كؤمك
چاقو پیچاق ، بالتا تبر
میلچك مگس ، زنبور آری
برنا ایگید و پیر قوجا
مادر آنا ، آتا پدر
دزد اوغرو و دزدی قاچاق
ساعد بیلك ، بازوست قول
آور گتیر ، بردار گؤتور
سنین الیندن اینجییم
اینجیمیسن مندن می سن؟
بیرله یكی ، آیری جدا
دزدی اوغورلوق ، ایز اثر
سالم بوتون ، سوراخ دلیك
آواز بان ، نعره باغیر
اسب آت بود ، اشتر دوه
تئش كاوش و تیشه تئشه
بامزه دادلی ، بال عسل
چای رود و داغ كوه، تیز بیز
طعمه دوزاق و دام تله
قسمت بؤلوم ، یابم بولوم
تر تازه و خشكیده قاخ
آیتك چو ماه،آیسان چو ماه
گوندوز گئجه آغلامیشام
توپراق توپو یك تلّ خاك
ماه هلالین هم توغای
پوشش گئییش ، پوشال كولش
چاغ سالم و چاق و زمان
دوش خواب و دیش اندر برون
در گل رود ، زیغدا باتار
محكم قاییم ، پشتی دایاق
آیا روان شد؟ گئتدی می؟
روزن باجا ، گوشه بوجاق
بیند باخار ، مالد یاخار
سنسیز اولام آواره من
یل قاهرامان ، بی باك دلیر
بستر دؤشك ، هذیان سایاق  
پرسش سوروق ، جویا سوراق
قیتمیر خسیس ، باغیش عطا
آرواد زن و مرد است كیشی
اینجی است دُر ، چیده دوزك
داغ كوه بود ، صخره قایا
باشقا دگر ، سا هم اگر
زود ائرته و تأخیر دیرنگ
آید گله ، پاشد سه په
خودرو بینیت ، ورزش یاریش
ایلقار پیمان ، له ازیك
هر ده ریال گوئی: تومان
آی گول قاییت گل یانیما

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
رضا
رضا
3 سال قبل

تشکر بابت مطلب مفیدتان
در متن شما از صاحب نصاب الصبیان به ابونصر فراهلی تعبیر شده است. آیا “فراهلی” غلط تایپی بوده و همان فراهی درست است یا از ایشان به فراهلی هم تعبیر شده؟
بنده سابقا مطالعاتی در مورد نصاب الصبیان داشته ام و ندیده ام که به فراهلی تعبیر کنند. اگر فراهلی هم آمده، لطف میفرمایید منبع آن را معرفی فرمایید تا استفاده کنیم؟