ترکی هنر است (4): مکعب اسرارآمیز آوایی و راز هارمونیک بودن زبان ترکی
در سلسله مباحث آموزش زبان ترکی در این جلسه به معرفی راز هارمونیک بودن و خوش آوایی زبان ترکی می پردازیم. لابد شما هم بارها در مواجه با فارسی زبان ها با لبخند آنها مواجه شده اید که با اشتیاق به صحبتهای ترکی یا حتی صحبت فارسی شما گوش می دهند؟ چرا؟ بخاطر اینکه شما ناخودآگاه هارمونیک و ملودیک صحبت می کنید که شنونده از شنیدن آن لذت می برد. این موضوع را حافظ شیرازی به این تعبیر می کند که مصاحبه با ترکها، باعث طولانی شدن عمر می شود (بخاطر خوش گذشتن زمان):
“ترکان پارسی گوی بخشندگان عمرند”
راز خوش آوایی زبان ترکی در داخل مکعب اسرارآمیز آوا نهفته است:
این مکعب را توضیح می دهم تا آنرا درک کنیم. کافیست اندکی حوصله به خرج دهید و وسط توضیح، از کشف این راز منصرف نشوید!
این مکعب اسرار آمیز دارای 3 محور مختصات مانند مختصات دکارتی XYZ می باشد که تمامی 9 حرف صدادار ترکی در گوشه های این مکعب گنجانده شده اند. باید بدانیم که زبان ترکی کاملترین آواهای بشری را دارد که عبارتند از مصوتهای 9 گانه:
آ (آی)، ا (من)، ائـ (بئش)، ی (قیز)، ی(بیز)، اوْ (قوچ)، اوُ (قوش)، اؤ (گؤز)، او (اوچ)
در زبان ترکی این صداها از 3 منظر مختلف تقسیم بندی می شود:
- صداهای ثقیل (آ ـ اوْ ـ اوُ ـ ای) که تلفظ ثقیلی دارند و صداهای ظریف (ا ـ ائـ ـ ای ـ اؤ ـ او) که تلفظ ظریفی دارند.
- مصوتهای غنچه ای «اوْ، اوُ، اؤ، او» كه هنگام تلفظ آنها لبها بصورت غنچهای بسته میشوند، و مصوتهای و غیرغنچهای «آ، ای، ای، ائـ ، اَ» که هنگام ادای آنها ، دهان باز میشود.
- مصوتهای باز “آ ، اَ ، ائـ ، اوْ ، اؤ” که در ادای آنها فك پائین دهان به سمت پائین رفته و دهان كاملاً باز میشود. و مصوتهای بسته «ای ، ای ، اوُ ، او» که هنگام ادای آنها آرواره بستهتر شده، دهان با حجم نیمه باز آنها را تلفظ میكند.
خب! حالا با توجه به سه نوع تقسیم بندی می توان سه محور تعریف کرد و با توجه به 2 گروه در هر تقسیم بندی هر کدام از صداها را در یک سمت قرار داد. نه خودآگاه به مکعب آوایی ترکی می رسیم که هر صدا دارای 3 خصوصیت است. مثلاً صدای “آ” هم ثقیل است هم غیرغنچه ای و هم باز.
اما این مکعب غیر از یک رابطه ریاضی و پازل چه چیزی در دل دارد؟ قوانین آوایی را براساس این تقسیم بندی تعریف می کنیم:
قانون هماهنگی مصوتها:
همه مصوتهای یک کلمه از نظر ثقیل و ظریف بودن تابع مصوت هجای اول هستند. یعنی اگر مصوت هجای اول ، ثقیل بود ، تمام مصوتهای دیگر آن کلمه یا پیوندهای آن ، ثقیل خواهند بود و اگر مصوت هجای اول ، ظریف باشد ، دیگر مصوتها نیز ظریف خواهند بود. برای نمونه در ترکی یارا (زخم) درست است نه یاره. و در ادامه: یارالان، یارالاندی، یارالاندیردی، یارالاندیردیلار. یا برای مصوت ظریف مانند «ائـ»: ائشیک، ائشیکده ، ائشیکدهکی ، ائشیکدهکیلر ، ائشیکدهکیلرین ، ائشیکدهکیلرینکی، ائشیکدهکیلرینکیدی و … .
در مورد کلمات دخیل سعی میکنیم آنها را ترکیزه کنیم. مانند: باهار (بهار) ، هاوا (هوا) ، ناماز(نماز).
قانون هماهنگی لبها:
نه تنها مصوتهای یک کلمه (اعم از ریشه و مصوتها)از لحاظ تقسیمبندی ثقیل و ظریف نمی توانند همزمان با هم بیآیند ، از لحاظ نوع غنچه ای یا غیرغنچه ای نیز دارای ضوابط و نظم خاصی هستند که از آن ضوابط هم باید تبعیت نمایند. این قوانین چنین هستند:
الف ـ اگر مصوت اول غیرغنچه ای باشد ، مصوتهای دیگر نیز غیرغنچه ای خواهند بود. مانند: قاپی ـ قاپیدا ـ قاپیداكی ـ قاپیداكیندا ـ قاپیداكیندادیر
ب ـ ولی اگر مصوت اول غنچه ای باشد، اگر یكی از مصوتهای آن از نوع باز باشد، مصوتهای بعد از خود را تابع خود خواهدكرد. مانند: قوزوـ قوزوچو ـ قوزوچونون ـ فوزوچونوندور
کلمات دخیل نیز در قالب این ساختار درمی آیند. مانند: لوطو (لوطی) ، اباالفضل(ابوالفضل) ، نوخوش (ناخوش)
قانون عمومی هماهنگی مصوتها:
تمام پیوندها نیز از لحاظ داشتن مصوتهای ثقیل و ظریف یا غنچه ای و غیرغنچه ای از مصوت هجای نخست تبعیت میکنند.
قانون توالی مصوتها:
در کنار تمام محدودیتها و قوانین حاکم بر مصوتهای ترکی ، این مصوتها اجازه ندارند در هرجائی از کلمه که خواستند، ظاهر شوند. مثلاً مصوت «ای» با شرایط خاصی حق دارد در ابتدای کلمه بیآید. از طرفی مصوت «اؤ» فقط در ابتدای کلمه نقش بازی می کند و نمیتواند در داخل کلمه بیاید. جدول زیر هم موقعیت مصوتها و هم تبعیت مصوتهای بعدی از مصوت اول را نشان می دهد:
جدول قانون توالی مصوتها در زبان ترکی
موقعیت مصوتها |
مصوت |
مصوتهای بعدی |
نمونه |
فقط در اول کلمه |
ائـ |
ی ـ ـه (ه ، اَ) |
ائشیک ، یئریمک ، یئددی ، سئرچه ، ائرته |
اؤ |
وـ ی ـ ـه(ه،اَ) |
اؤزوم ، تؤکندی ، گؤزل ، گؤزلدی ، سؤیله |
|
اوْ |
وُ ـ آ ـ ی |
اوْروج ، اوْتاق ، قوْناق ، قوْناقلیق ، قوْنشو |
|
در همه جای کلمه |
آ |
آ ـ ی |
آنا ، آشاغی ، قارا ، آغیز ، خانیم |
اَ |
اَ ـ ی |
الک ، اسکی ، اسمک ، گلمک ، ازیلگن |
|
ایْ |
آ ـ یْ |
ایْشیْق ، ایْلدیْریْم ، ایْلیْق ، ایلان ، اینان |
|
ای |
اَ ـ ی |
ایستک ، گیرمک ، دیری ، دیرک ، ایکی |
|
اوُ |
وُ ـ آ ـ ی |
قوُشچُو ، قوُلاق ، اوُجالیق ، قوُرشاق ، اوُشاق |
|
او |
وـ ـه(ه،اَ)ـ ی |
اوزوک ، اوزمك ، اوزوملری |
نكاتی دیگر در آواشناسی تركی
تعمیم خصوصیت کوتاهی صائتهای زبان ترکی به کلمات دخیل
گفتیم که زبان ترکی زبانی کوتاه صائت با بیانی سریع و تند است و هیچ کشیدگی و مدّ دادن در آن وجود ندارد مگر به ندرت آنهم برای کلمات بیگانه. یعنی اگر فارس زبان هم «بادام» می گوید ، ترک زبان هم «بادام» می گوید ، سرعت آنها یکی نیست. فارس زبان کشیده تر و بصورت ممدود آنرا ادا می کند ولی ترک زبان بسیار سریع و تند تلفظ می کند. همین خصوصیت زبان ترکی باعث میشود، کلمات دخیل از زبانهای دیگر از یک فیلتر دیگر عبور کنند ، سپس وارد زبان ترکی شوند. لذا اگر در فارسی میگوئیم: «یارم آمد»، در ترکی همین «یارم» را بسیار سریعتر تلفظ خواهیم کرد: «یاریم گلدی». به همین ترتیب: بادام ، شیرین ، ناشی ، گیج ، داغ ، چای ، امامزادا ، خارابا و … .
لهجه ترکها در فارسی از همین جا ناشی می شود که میزان کشیدگی صداها یا مثل ترکی کوتاه است یا به اندازه فارسی نیست.
التقاء ساکنین در ترکی
در ترکی دو حرف مجاور نمیتوانند ساکن باشند. زبان ترکی بسیار روان و جاری است و تحمل التقای ساکنین را ندارد و برخلاف زبان عربی نمیتواند کلماتی مانند: قبض، وقف، اکل، خبط، حکم و …را تحمل کند. حتی کلمات فارسی و عربی هم که وارد ترکی می شوند باید خود را در این قالب سازگارکرده و ساکن اول را متحرک کنند. این هم یکی دیگر از فیلترهای زبانترکی برای ورود کلمات است. لذا در ترکی میگوئیم: قبیر(قبر)، نذیر آشی(نذر آشی) ، قدیر گئجهسی(شب قدر)، صبیر گلدی(صبر آمد)، عؤمور کئچدی(عمر رفت)، ظولوم(ظلم)، حوکوم(حکم)، طبیل(طبل) و … .
اشاره ای به قوانین حاکم بر صامتها
در زبان ترکی دیدیم که صائتها مطابق قوانینی پیچیده اما منظم با هم در تعامل هستند که باعث خلق زبانی ملودیک و هارمونیک با نام زبان ترکی می شوند. هارمونی بودن این زبان تنها بخاطر قوانین حاکم بر صائتها نیست بلکه قوانین حاکم بر صامتها نیز این نقش را ایفا می کنند. همانطور که در ترکی امکان ندارد در یک کلمه هم صائت «آ» بیاید و هم «اؤ»، مشابه این نیز قوانینی وجود دارد که اجازه نمیدهد حروف کلمات ترکی بصورت اتفاقی و ناهمگون در کنار بیایند.
چون این بحث طولانی بوده و در حوصله این مجال نیست، تنها گریزی کوتاه می زنیم که صامتها یا حروف بیصدا در ترکی مانند صائتها از نقطه نظرهای مختلف تقسیم بندی می شوند و هر صامت در هر کدام از تقسیم بندی ها به یک طرف رفته و دسته بندی می شود. از یک منظر به «کوتاه ـ بلند» تقسیم می شوند ، از منظری دیگر در تقسیم بندی «آوادار ـ بیآوا» به دو دسته دیگر تقسیم می شود.
از دیگر قوانین آوایی این است که اگر در کلمه ای یکی از حروف “ق ـ خ ـ غ” بیآید، مصوت های آن کلمه ثقیل خواهند بود.
باز در بحثی دیگر از نظر مخرج ادا به دسته های «لبی ، دندانی ، حلقی و سقفی» بخش بندی می شوند. تقسیم دیگری نیز از نظر «ناقص و کامل» بودن داریم. لذا هر صامت در هر تقسیم بندی موضع خود را مشخص کرده و در یک گروه بندی قرار می گیرد. مانند بحث صامتها ، قوانینی بر هر کدام از دسته بندی حاکم و مجموع دسته بندی ها حاکم است که اجازه نمیدهد هر صامتی در هرکلمه که خواست، ظاهر شود. برای نمونه قانونی داریم که میگوید: «اگر دو صامت کامل در یک کلمه همسایه شوند ، آندو باید از نظر آوادار یا بیآوا بودن باید همجنس باشند». مطابق این قانون در ساختن صفت از «دوز» ، از بین دوزگون و دوزکون باید دوزگون را انتخاب کنیم چون صامتهای«ز» و «گ» هر دو آوادار بوده و همجنس هستند اما از میان کوسگون و کوسکون ، کوسکون درست است چون «س» و «ک» هر دو بیآوا هستند.
در خاتمه یکی از اعجازهای آوایی ترکی را ارائه می دهم: 9 کلمه در 9 صدای مختلف و تنها با یک حرف و همگی معنادار!
سلسله مباحث ترکی هنر است: