آشنایی با شهرستان میانه (قسمت 13 از 30): دانشمندان کهن میانه
در این مقاله دانشمندان حدود 1000 سال پیش میانه معرفی می شوند:
1 ـ ابومنصور خونجی منجم
ابومنصور المظفر بن احمد بن الشکری الخونجی منجم بزرگ قرن پنجم هجری است که از با یافته های اینجانب، قدیمی ترین دانشمند میانه میباشد چراکه کتاب نجومی که از ایشان در کتابخانه ملی تبریز باقی مانده است به سال 517 تألیف شده و هنگام تألیف عمر مدید بالای 100 سال داشته است لذا تولد این دانشمند در ابتدای قرن پنجم و به احتمال فراوان پیش از قاضی ابوالحسن میانجی بوده است. کتاب هیئت و نجومی این دانشمند کاملاً تخصصی و ستاره شناسی است. از کم و کیف زندگی ایشان اطلاعات زیادی کسب نکرده ام ولی همین کتاب در حدود هزار سال پیش به تنهایی گواه بر دانش وسیع این دانشمند دارد.
2 ـ قاضی ابوالحسن میانجی
قاضی ابوالحسن میانجی پدربزرگ علامه عین القضات میانجی، بیش از هزار سال پیش برای تحصیل ادبیات عرب و علوم حوزوی ، میانه را ترک گفته و عازم بغداد شد. او، فقیه و قاضی نامی، قاضی ابوالحسن علی میانجی فرزند حسن و نوه علی بود که از شاگردان بنام «قاضی ابی الطیب الطبری» و همدرس و همبحث با «شیخ ابواسحاق شیرازی» فقیه نامدار بود. ابوالحسن علی میانجی در بغداد به درجه اجتهاد رسیده و در ادبیات عرب به مقامات عالیه نائل شد، طوریکه افراد زیادی جهت تحصیل علم به وی مراجعه می کردند. شیخ ابواسحاق شیرازی کتابی خطاب به او دارد به نام «مشاکره و المفتخر». یاقوت حموی ـ مورخ نامی ـ از او به عنوان فقیهی عالم و مجتهدی کامل نام می برد که پس از اکمال علم برای تصدی مسند قضاوت به همدان رفت اما پس از چند سالی به تیغ کین دشمن دچار شد و در شوال 471 قمری در محراب نماز مسجد همدان کشته شد. برای اینکه بدانیم او بدون توجه به نام و آوازه عین القضات میانجی، خود دانشمند معروفی بوده است، به گفته یاقوت حموی استناد می کنیم که درباره میانه می گوید: «من خود شهر میانه را دیده ام و قاضی همدان ابوالحسن علی بن الحسن المیانجی رحمه الله علیه را بدانجا نسبت دهند و فرزند او ابوبکرمحمد و فرزند او عین القضات عبدالله بن محمد است که عالمی فقیه وشاعری بلیغ بود».
3 ـ علامه عین القضات میانجی همدانی
تندیس جدید عین القضات که به نظر فراموش کرده اند که او در 30 و اندی سال کشته شد!
ابوالمعالی عبدالله فرزند ابوبکرمحمد ، نوه علی ، نتیجه حسن و نبیره علی میانجی معروف به عین القضات میانجی همدانی ، عارف و فیلسوف نامی است که چند دهه دیگر به هزاره تولد این نابغه می رسیم. عین القضات میانجی بلندآوازه ترین نامدار میانه است که پس از نزدیک به هزار سال، افکار و گفتار او در دانشگاه و حوزه تدریس می شود. اجداد او همگی عالم و عارف بوده اند. جدّ او ،علی بن حسن، برای عهده دار شدن منصب قضاوت راهی همدان شد و در آنجا به تیغ کین جاهلان دین دچار شد و در صبحدمی از شوال 471 قمری در محراب نماز مسجد به شهادت رسید. سپس فرزند او، محمد بن علی، منصب قضاوت را عهده دار شد و بعد از او نیز بخاطر کاردانی و لیاقت فرزندش عبدالله بن محمد معروف به عین القضات کار قضاوت بدو محول شد. یاقوت حموی در مورد میانه پس از ذکر اینکه خود، میانه را دیده است، تأکید می کند که عین القضات از میانه برخاسته است. عین القضات در سال 492 قمری متولد شد و در 10 سالگی از نعمت پدر محروم شد و در سال 525 قمری در سن 33 سالگی در حالیکه نام و شهرتش تمام آفاق را گرفته بود، به دست متعصبان دینی و به جرم کفر! به دار آویخته شد. جسدش را بعد از پایین آوردن سوزاندند و خاکسترش را به باد دادند تا در طول تاریخ هیچ قبری از او وجود نداشته باشد. او از نظر راه و روش و حرفهای تازه و روش کشته شدن مانند منصور حلاج بود و به واقع باید او را حلاج ثانی دانست. در 22 سالگی آثار ماندگاری مانند تمهیدات و زبده الحقایق را نگاشت. اگر عمر او می توانست دو یا سه برابر عمر کوتاهش باشد ، شاید کسی را یارای رقابت با نام و آوازه او نبود. آثار و افکار او در30ـ20 سالگی، نشان از نبوغ خارق العاده ایشان دارد که پس از نزدیک به هزار سال هنوز در سطوح بالای دانشگاهی، سنگین و ثقیل است. عین القضات کتابی به عربی نوشته است به نام زبده الحقایق که خواجه نصیر آن را به فارسی برگردانده است. از آثار بجای مانده از او می توان نام برد: یزدان شناخت، تفسیر حقایق القرآن، تمهیدات ، زبده الحقایق، رساله الهی، لوایح، شکوی الغریب عن الاوطان الی العلماء البلدان، مکاتیب، رباعیات عین القضات، نزهه العشاق و نهزه المشاق، آمالی الاشتیاق فی لیالی الفراق، رساله جمیلیه، صوله الباذل الاصون عن اللبون، رساله علائیه، مکتوب، غایه البحث عن معنی البعث، المفتلذ من التصریف، منیه الحسیوب، قری العاشی الی معرفه العوران دومو الاعاسی. نسخه خطی عجیبی هم در کتابخانه ملی یافتم که کتابی بود به نام شرح کلمات باباطاهر متعلق به عین القضات و به زبان عربی. در هیچ جایی به وجود چنین کتابی متعلق به عین القضات اشاره نشده است. این کتاب، شرحی است بر کلمات و اقوال بابا طاهر که در آن، نکات غامض عرفانی اشعار بابا طاهر تبیین و قواعد آن تقریر شده است. می گویند: بابا طاهر بعد از شهادت عین القضات بر سر جنازه او آمد و خطابه ای خواند. این سخن شایعه است، چرا که باباطاهر قبل از عین القضات فوت کرده بود.
4 ـ ابوعبدالله محمد میانجی
ابوعبدالله محمد فرزند محمد و نوه محمد میانجی از عالمان بزرگ فقه از شهر میانه برخاسته است. او معاصر با عین القضات میانجی و پدرش بوده است. از نام او تنها در یک مرجع یاد شده است که اتفاقاً مرجع بسیار معتبر و متقنی است. عبدالکریم سمعانی صاحب کتاب بزرگ الانساب که در سال 562 قمری فوت کرده است، در مسافرت خود به مکه با این فقیه میانه ای همسفر بوده و در آنجا از محضر وی استفاده برده است. سمعانی می گوید: «و امّا ابوعبدالله محمد بن محمد بن محمد المیانجی، فقیهی صالح و پاک سیرت از اهالی میانه است که در مسیر مکّه با ایشان مصاحبت کردم. در مکّه از دانش ایشان بهره مند شدیم و مطالبی از تدریس ایشان را نیز کتابت کردیم». سمعانی از سن و سال و فوت ایشان چیزی نمی نویسد و تنها اشاره می کند به اینکه «بعد از بازگشت از زیارت خانه خدا، با هم به عراق برگشتیم و ابوعبدالله محمد در ابتدای سال 533 قمری، از عراق به زادگاهش میانه برگشت».
5 ـ شمس خونجی
شمس خونجی همانطور که از نامش پیداست متولذ خونج میانه یا همان کاغذکنان است. از معرفی عارف نامی، مشس تبریزی همواره از “شمس خونجی” به عنوان معلم و استادش یاد میکنند. هرچند موفق به یافتن اطلاعاتی از این عارف و دانشمند نشدم لیکن اگر مولانا سرآمد تمامی اندیشمندان و دانشمندان ما باشد و او دنباله روی شمس تبریزی باشد، اگر شمس تبریزی نیز دنباله رو و شاگرد استادی به نام “شمس خونجی” بوده است، جایگاه معنوی و علمی این اندیشمند خود به خود مشخص میشود. باتوجه به اینکه شمس تبریزی متولد سال 582 هجری بوده است احتمال فراوان دارد که شمس خونجی در حدود سالهای 550 قمری یعنی حدود 900 سال پیش متولد شده است.
6 ـ علاّمه افضل الدین خونجی
افضل الدین محمد فرزند نام آور و نوه عبدالملک خونجی معروف به افضل الدین خونجی و ملقّب به ابوالفضائل، فیلسوف نامی و طبیب حاذق قرن ششم و هفتم قمری و برخاسته از کاغذکنان است. در تحشیه کتاب معروف الانساب، از افتخارات سرزمین خونج آذربایجان، افضل الدین خونجی را نام می برند. علاّمه خونجی 850 سال پیش در جمادی الاول سال590 قمری چشم به جهان گشود و در پنجم رمضان 646 در 56 سالگی در قاهره چشم از جهان فرو بست. علوم زمانه را در ایران فراگرفت اما با حمله مغول، خانه و کاشانه را رها کرده و راهی دیار غربت مصر گردید. حمله مغول به بلاد آذربایجان و اردبیل در سال 618 قمری اتفاق افتاده بود. لذا باید احتمال داد افضل الدین خونجی در کمتر از 30 سالگی راهی مصر می شود و از عمر 58 ساله خود نیمی در ایران و نیمی را در مصر می گذراند. هرچند او فیلسوف نامداری بوده ولی گویا طب او بارزتر از فلسفه اش بوده است. شرح او بر کتاب پزشکی قانون ابن سینا او را در میان دانشمندان بزرگ طب قرار داده است. سیوطی در حسن المحاضره از او با عنوان یک فیلسوف نام می برد که در علوم مختلفه وحید عصر بود و پس از عزل شیخ عزالدین عبدالسلام، بعنوان قاضیالقضات مصر انتخاب شد. این دانشمند ، تألیفات متعددی دارد که از معروفترین آنها می توان نام برد: موجز فی المنطق ، الجمل فی المنطق ، کشف الاسرار، فی الحدود الرسوم ، شرح قانون ابن سینا ، ادوارالحمیات. دانشمندان نامداری بر آثار او شرح و تحشیه نوشته اند که شاید تعداد این کتابها از 100 عبور کند.
باسلام و احترام.
ازین ک این همه زحمت کشیدین و روشنگری کردین.ممنون و سپاسگزارم.
با سلام و احترام ، از صمیم قلب از خدمات ارزنده و کم نظیرتان در تالیف ها سپاسگزار و طول عمر مدید و سلامتی بهمراه خانواده محترمتان از درگاه خداوند منان آرزومندم .
با سلام و احترام ، از صمیم قلب از خدمات ارزنده و کم نظیرتان در تالیف ها سپاسگزار و طول عمر مدید و سلامتی بهمراه خانواده محترمتان از درگاه خداوند منان آرزومندم .
عالی بود. خدا قوت جناب نائبی عزیز. باعث افتخار بودند و این کار شما افتخار آمیزتر
. Thank you for sharing this information. Honorable natives of Miana.